«حواسم به پرسش پسرم نبود. وقتی پرسید هزینه دکتر رفتن من چقدر می‌شود، گفتم خیلی بیشتر از هزینه ویزیت و دارو. چیزی نگفت بعد این پرسش و پاسخ تا به خانه رسیدیم.» این را پدری می‌گفت که کلماتش خیس می‌خورد در اشکی که از چشمش می‌آمد و ادامه داد: به خانه که رسیدیم، میهمان داشتیم و میان میهمانان حرف حقوق پیش آمد و به کاهش حقوق رسید و اینکه فلان مبلغ کم شده است. اواخر شب که میهمانان رفتند، پسرم گفت: نمی‌خواهد دکتر برویم! پرسیدم: چرا؟ اشک بود که کلمات پسرم را می‌شست دکتر ,پسرم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تجهیز آنلاین دانلود نوحه های ماندگار ترکی آناهیتا فیلم , دانلود فیلم های ایرانی99,دانلود فیلم های هندی ,danlod filmhaye khareji 2020,danlod filmhaye khareji 2021 ,دانلود فیلم های 2021,دانلود رایگان فیلم های خار خشکبار ایران فروشگاه فرش | ایران کارپت DasenoPlay پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان